مندرج در ژورنال شماره ۳۰۷ (لینک به فایل پی دی اف نشریه ژورنال برای پیاده کردن روی تلفن همراه)
اباذری مشاور فرمانده سپاه در ویدیویی که روز ۸ دی از او در صدا و سیمای حکومت منتشر شده میگوید: “کسان زیادی را دیدیم بریدند. به چشم خود دیدم سرداران بزرگی که کم آوردند، مقابل ارزشها ایستادند، مقابل آقا ایستادند، مقابل نظام ایستادند”. اباذری در این سخنرانی به خواص، به مسئولان درجه یک نظام، فرماندهان ارشد سپاه و روحانیون بلندپایهای که “بیتشان کلی برو و بیا دارد” و مقابل خامنهای ایستادهاند اشاره کرده است. روز ۹ دیماه نیز غلامحسین غیبپرور جانشین خامنهای در سپاه ضمن اشاره به تردید در صفوف حکومت از “سکوت برخی خواص” در جریان اعتراضات سراسری انتقاد کرد و گفت که “آنها انقلاب (یعنی نظام و خامنهای) را تنها گذاشتند”.
گزارشات متعددی در چند ماه اخیر از اختلاف و استعفا و سر به نیست شدن برخی فرماندهان سپاه منتشر شده است. گزارش دیگری حاکی از توبیخ حسین اشتری، فرمانده نیروی انتظامی توسط خامنهای است. خامنهای در دیدار با غلامعلی حدادعادل هم قبلا گلایه کرده بود “که چرا برخی خواص سکوت کردهاند”. به فرماندهان نیز گفته بود مبادا خود را ببازید.
این گزارشات در مورد افراد رده بالای سپاه و آیتاللهها و مقامات درجه یک است. در سطوح پایینتر ابعاد نارضایتی و بیروحیهگی بسیار متفاوت است اما بدلیل فضای شدید پلیسی و سرکوب در خود نیروهای نظامی یکصدم آنها هم به بیرون درز نمیکند.
یک علت اساسی که رژیم تا این لحظه نتوانسته است مانند آبان ۹۸ در عرض چهار روز ۱۵۰۰ نفر را به قتل برساند ترس از خود نیروی سرکوب است. هر مقام و مسئول حکومتی که یک دقیقه سیر وقایع را دنبال کند پیش خود فکر میکند که دیماه ۹۶ مردم در سراسر کشور دست به یک خیزش سراسری زدند و سرکوبشان کردیم. مرداد ۹۷ در نزدیک به بیست شهر تظاهرات شد و آنرا خواباندیم. در آبان ۹۸ مردم دست به اعتراض سراسری قدرتمند دیگری زدند و ۱۵۰۰ نفرشان را به قتل رساندیم و هزاران نفر را به زندان انداختیم. هشت هفته بعد از آن در دیماه همان سال باز هم مردم بپاخاستند و سه سال بعد در شهریور ۱۴۰۱ یک انقلاب عظیم، تودهای و عمیق شروع شد و با حمایت بینالمللی هم مواجه شد. آنها فکرمیکنند و به این نتیجه میرسند که وضع اقتصادی مردم بمراتب بدتر شده، بیکاری بیشتر شده، نارضایتی عمیقتر شده و دورنمای حل یا تخفیف این معضلات نیز بسیار تاریکتر شده است. موقعیت منطقهای و بینالمللی حکومت نیز قابل مقایسه با سالهای قبل نیست. میگویند ۵۰۰ نفر را کشتهایم و دههاهزار نفر را زندانی کردهایم باز هم مردم کوتاه نیامدهاند. بنابراین پیش خودشان فکر میکنند حتی اگر با کشتار بیشتر مردم را مرعوب کنیم، چهار ماه بعد دوباره مردم دست به شورش میزنند و هر بار هم سازمانیافتهتر و قدرتمندتر به میدان میایند. میگوید در چنین شرایطی مقامات و فرماندهان ارشد نظام یقین دارند که سرکوب بیشتر بحران درون نیروی سرکوب را هم عمیقتر میکند و ممکن است ابعاد تمرد و درگیری نظامی در میان آن به جای خطرناکی بکشد. نارضایتی و انتقاد و اعتراض و استعفا از جانب فرماندهان سرکوب محصول این وضعیت است و قابل پیشگیری نیست.
اختلاف و نارضایتی و استعفا در میان فرماندهان و بدنه سرکوب و از طرف دیگر سکوت و بیتفاوتی بسیاری از خواص و بخشی از بالاترین مقامات حکومت و مطالب انتقادی نیمی از رسانههای وابسته به حکومت علیه سرکوبها و اعدام و سایر سیاستهای حکومت محصول انقلاب مردم و بحران و بنبست همه جانبه حکومت است و هر درجه سرکوبی آنرا تشدید میکند. حکومت هیچ راهی، تاکید میکنم هیچ راهی، برای برونرفت از این بحران و بنبست ندارد. مهم این است که انقلاب اینرا در گوش همه مقامات و دستاندرکاران حکومت هم فروکرده است. انقلاب همین که وارد فاز دیگری بشود بخش
عظیمی از نیروی حافظ نظام هم خامنهای و نظام را تنها خواهند گذاشت. سرنگونی سرنوشت محتوم حکومت اسلامی است.
سردبیر این شماره نشریه ژورنال: کیوان جاوید
*سایت ژورنال را به دوستان و آشنایان خود معرفی کنید. در انتشار یادداشتهای ژورنال بکوشید journalfarsi.com