پرویز ثابتی دم خروس حقوق بشر پهلوی- کاظم نیکخواه

مندرج در ژورنال شماره ۳۴۶ (لینک به فایل پی دی اف نشریه ژورنال برای پیاده کردن روی تلفن همراه)

این روزها خبر آفتابی شدن پرویز ثابتی موج نفرت و انزجار را در میان بسیاری از مردم و بویژه آسیب دیدگان و قربانیان ساواک شاه دامن زده است. من شخصا یکی از آنها بودم که در دوران دانشجویی سه بار زندانی شدم و بار سوم از شهر ارومیه که محل دانشگاهم بود اخراج شدم و بعد دستگیر شدم و به ۱۵ سال زندان محکوم گردیدم. تنها گناه من این بود که خود را چپ و خدا ناباور میدانستم. چپی که کتابی مارکسیستی نخوانده بودم چون کتابی نبود که بخوانم. با هیچ گروه و محفلی ارتباط نداشتم. اسلحه ای نداشتم. سازمانی ایجاد نکرده بودم. به کسی حمله نکرده بودم و خلاصه تنها و تنها از نظر فکری متمایل به چپ بودم و مورد احترام دانشجویان بودم. من با انقلاب ۵۷ هنگامی که حدود چهار سال زندان کشیده بودم از زندان آزاد شدم. از اسناد افشا شده ساواک مطلع شدم که هم کلاسی من از دبیرستان رازی شیراز و هم اتاقی من در خوابگاه دانشگاه بنام اردشیر جعفریان، یک ساواکی فعال و مهم در منطقه بوده است و بقول معروف جیک و پیک من و دیگر دانشجویان را گزارش میکرده است. او هنوز هم در ایران زندگی میکند و احتمالا در جمهوری اسلامی هم همکار وزارت اطلاعات است. این نمونه ای کوچک از فضای سراسر کشور در زمان شاه بود  که پرویز ثابتی در شکل دادن به آن نقش اصلی را داشت.

طرفداران سلطنت ابعاد جنایات و اعدامهای جمهوری اسلامی را با میزان جنایات و اعدامهای رژیم شاه مقایسه میکنند و خود را طرفدار حقوق بشر وانمود میکنند و به خود میبالند که شاه کمتر اعدام کرده است. اگر حتی با همین معیار عقب مانده هم بخواهیم به مساله نگاه کنیم باید میزان اعدامها و دستگیریها را به نسبت میزان اعتراضات و مبارزات اجتماعی بسنجیم. در آن صورت متوجه میشویم که حکومت شاه هم در ابعادی بسیار وسیع که با جمهوری اسلامی نزدیک میشود اعدام و دستگیر و جنایت کرده است. ما اکنون روزی حدودا ده اعتراض و اعتصاب و تحصن کارگران و معلمان و بازنشستگان و دانشجویان را شاهد هستیم. در زمان شاه بطور متوسط حتی در یک سال هم به اندازه یک روز در شرایط کنونی اعتراض صورت نمیگرفت. و تک و توک اعتصاباتی که انجام شد با گلوله پاسخ گرفت. یکی از خواص و نتایج تاریخی و حیاتی انقلاب ۵۷ این بود که علیرغم اینکه جمهوری اسلامی آنرا به خون کشید، اما در نتیجه این انقلاب سکوت گورستانی شکسته شد و جمهوری اسلامی با تمام جنایاتش نتوانست جامعه را به خفقان و سکون بازگرداند. بهر صورت جامعه بطور قطع میخواهد از دوران دیکتاتوری و حکومت موروثی و مذهبی و اعدام و زندان و شکنجه در هر سطح آن برای همیشه عبور کند.

رونمایی از ثابتی بعد از ۴۴ سال، به دلیل مشتبه شدن امر بر سلطنت طلبان است که دچار این توهم شده اند که بعد از کنفرانس جورج تاون شانس رضا پهلوی برای بازگشت به قدرت افزایش یافته است. اما هم این توهم ناشی از سفاهت است و هم آفتابی کردن ثابتی. تا همینجا هردوی این حرکتها بازتاب بسیار منفی ای در میان ایرانیان چه داخل کشور و چه خارج داشته است. جریاناتی که جامعه ایران را نمیشناسند تصور میکنند کارگران و مردم آنقدر نا اگاه هستند که انقلاب میکنند و یک شاه و دیکتاتور و ساواک را بر سر خود حاکم میکنند. آنهم کارگران و مردمی که با بیانیه های بسیار شفاف و پیشرو خود که یک نمونه را همین دیروز تحت عنوان ” منشور‌ مطالبات حداقلی تشکل‌های مستقل صنفی و‌ مدنی ایران” که با امضای بیست تشکل منتشر شد، شاهد بودیم هر روز دارند نشان میدهند که تمام حقوق خود را میشناسند و دنیایی با این نوع عقب ماندگیها و نظامهای موروثی و جریانات راست فاصله دارند.

بگذار جریانات راست و سلطنت طلبان در توهم سفیهانه خود باقی بمانند و دیگر تفاله های سیاسی خودو را نیز رونمایی کنند. این تقلاها جامعه را بیشتر متوجه دم خروس  حقوق بشری آنها میکند.

 

سردبیر این شماره نشریه ژورنال: کیوان جاوید

*سایت ژورنال را به دوستان و آشنایان خود معرفی کنید. در انتشار یادداشتهای ژورنال بکوشید journalfarsi.com

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *