مندرج در ژورنال شماره ۵۲ (لینک به فایل پی دی اف نشریه ژورنال برای پیاده کردن روی تلفن همراه)
هر ساله از بالکن کوچک خانه ام که چرخ فلک بزرگِ «لندن آی» (London Eye)از آنجا به وضوح دیده می شود، شاهد آشیانه ساختن دو زاغچهِ دلربا هستم. زاغچه هائی زیبا که در هر پرواز، چوبی به منقار می کشند تا عمارت باشکوهشان را از نو بسازند.
تولد و پرواز اولین جوجه ها را از بیست سال پیش بیاد می آورم. اینجا نت زندگی در ریتمی منظم نواخته می شود. سال از پس سال و هر سال تکرار مرمت آشیانه و تولد جوجه های جدید.
جهان طی این ساختن ها و تولد های مکرر البته به همین مهربانی پیش نرفت. جنگ ها و کشتارها شد و همسایگانِ هم سرنوشت ما درعراق، سوریه و افغانستان به خون درغلتیدند. داعش خلق شد و اسلام سیاسی بر جهان، حجاب سیاه کشید.
در حالی که زاغچه های زیبای خانه من یکی پس از دیگری بزرگ می شدند و پر می کشیدند، همزمان هزاران مهاجر، اسیر امواج بلند دریاها و سرمای کشنده کوهستانها، غرق شدن و یخ زدند. در همین سالها که زاغچه های خانه من سمفونی زندگی می نواختند، قلب جوان ندا آقا سلطان با شلیک مستقیم حکومت اسلامی از حرکت باز ایستاد، و جوانانی در آبان ۹۶ و دی ماه ۹۸ دیگر به آشیانه باز نگشتند.
حالا! اینجا ایستاده ایم. شاهدان خشمگین جنایتی عظیم در اوکراین بدست جانیان حاکم بر روسیه. آیا زاغچه ها در اوکراین دوباره آشیانه خواهند ساخت؟ امید همچون سینه زاغچه های خانه من سفید است.
سردبیر این شماره نشریه ژورنال: آذر پویا
* نقل قول از ژورنال با ذکر منبع آزاد است: نشریه روزانه ژورنال journalfarsi.com