دوستی از ایران در باره مطلب "شیرین عبادی در خدمت رسول‌الله" به قلم این نویسنده، منتشر شده در ژورنال شماره ۸۲۶، نظر انتقادی دارد که عیناً همینجا می‌بینید:

در پاسخ به انتقاد یک خواننده ژورنال در مورد شیرین عبادی – محسن ابراهیمی

مندرج در ژورنال شماره ۸۲۷ (لینک به فایل پی دی اف نشریه ژورنال برای پیاده کردن روی تلفن همراه)

دوستی از ایران در باره مطلب “شیرین عبادی در خدمت رسول‌الله” به قلم این نویسنده، منتشر شده در ژورنال شماره ۸۲۶، نظر انتقادی دارد که عیناً همینجا می‌بینید:

“اینگونه برخوردها با امثال شیرین عبادی را نمی‌پسندم. به‌هرحال ایشان بخاطر عقایدش از ایران کوچ و در ایران متحمل سختی‌های زیادی شد. به یکباره همه اینها را زیر سوال بردن منطقی نمی‌بینم.”

“به هر (حال) مخالفین طیف‌های وسیعی هستند از نا خداباوران تا خداباوران. برای رهاشدن از شر اسلام سیاسی اتفاقاً باید افرادی که معتقد به هر مذهبی هستند، اما متعهد به جدایی دین از سیاست را همراهی نمود.”

دوست گرامی، قبل از هر چیز مایه خوشحالی است که به‌عنوان یک خواننده جدی ژورنال نظر انتقادی‌ات را با ما در میان گذاشته‌اید. برای توضیح بیشتر نکاتم در مطلب مورد انتقادت، دو جنبه زیر مهم هستند:

نکته اول: ترک کشور به‌خاطر هر عقیده‌ای کوچک‌ترین حقانیتی به آن عقیده نمی‌دهد. عقاید و نظرات را باید مستقل از موقعیت صاحبان آن عقاید و نظرات مورد نقد قرار داد.

درست است که شیرین عبادی هم به‌خاطر عقایدش کشور را ترک کرده است. اما در دوره‌ای که شیرین عبادی در خدمت عقاید جریان اصلاح‌طلب عملاً به تداوم عمر حکومت کمک کرد، هزاران مخالف سرسخت حکومت و قوانین اسلامی زندانی و شکنجه شدند و تعداد زیادی از این مخالفین سرسخت حکومت که از اعدام‌های حکومت جان سالم بدر بردند ناگزیر از ترک کشور شدند. ترک کشور هیچکگونه حقانیتی به نظرات سیاسی این مخالفین هم نمی‌دهد. نظرات سیاسی را باید به اعتبار خودشان، مستقل از اینکه صاحبان آن نظرات زندانی بوده‌اند یا کشور را ترک کرده‌اند، مورد نقد و داوری قرار داد.

شیرین عبادی وقتی به‌خاطر جایزه صلح نوبل در سال ۱۳۸۲ مخاطبین وسیعی در جهان پیدا کرد، یعنی در ۲۵ سالگی جنایات هولناک حکومت با اتکا به احکام قرآن، به دوربین‌های پربیننده رسانه‌ها خیره شد و اعلام کرد: “اسلام با حقوق بشر مغایرت ندارد و اگر قرآن را مطالعه کنید، خواهید دید که هیچ بخشی از آن مخالف با حقوق بشر نیست.” این دیگر از حوزه باور شخصی خارج می‌شود وقتی دارنده‌اش دور دنیا بچرخد و ایدئولوژی رسمی حکومت را تطهیر کند. این یک پروژه سیاسی بود که سردمدارانش تلاش کردند مردم را در ایران به اصلاح حکومت از درون امیدوار نگه دارند و در جهان مثل محمد خاتمی از تریبون سازمان ملل از یک حکومت ویرانگر چهره‌ای متمدن و مدافع “گفتگوی تمدن‌ها” عرضه کنند.

نکته دوم: موافقم که مردم مخالف باورهای متنوع دارند. ممکن است کسی باور به وجود خدا داشته باشد اما نخواهد آخوند و احکام شریعت مزاحم تحصیل کودکانش شود. نخواهد گشت ارشاد دختران و زنان را آزار دهد. موافقم که برای رهاشدن از اسلام سیاسی باید دست این انسان‌ها را فشرد.

اما می‌دانیم که یک هدف مهم انقلاب زن زندگی آزادی کوتاه‌کردن دست احکام قرآن و شریعت از زندگی مردم است. می‌دانیم که فضای جامعه آنچنان ضد مذهبی است که هنوز زندان و شکنجه و ماشین اعدام حکومت کار می‌کند اما مردم سر خاک عزیزانشان که بدست حکومت کشته شده‌اند، به‌جای قرآن‌خوانی، موزیک پخش می‌کنند. در چنین فضای ضد مذهبی، تسلیت به مناسبت “رحلت پیامبر اسلام” آنهم با هشتک زن زندگی آزادی زیر لوگوی “محمد رسول الله” نشانه‌ای از باور شخصی نیست. تقلایی از یک خط و گرایش سیاسی شناخته شده اما ورشکسته برای تغییر مسیر انقلاب است. رکن چنین گرایشی این است که قبل از اینکه انقلاب ارکان نظام را در هم بریزد و مردم قدرت بگیرند، باید فکری برای ساخت‌وپاخت از بالای سر مردم کرد. یک‌جوری خواب یک کنفرانس گوادلوپ دیگر را می‌بینند که این بار سپاه نقش ارتش در انقلاب ۵۷ را بازی خواهد کرد و قدرت به‌جای مردم به منتظرالحکومت های دوره جدید منتقل خواهد شد. بی دلیل نیست که رضا پهلوی منظم از این دم می‌زند که با سپاه مکالمه دارد و آنقدر نگران اسلام شده است که می‌گوید “اگر قراره اسلام‌ستیزی باشه همون بهتر که این حکومت بمونه.” تسلیت “رحلت پیامبر اسلام” توسط شیرین عبادی در جهت چنین تصوری هرچند پوچ از تحولات سیاسی آینده است.

 

سردبیر این شماره: کیوان جاوید

در انتشار یادداشت‌های ژورنال بکوشید

وبسایت ژورنال:
journalfarsi.com
ایمیل: journalfarsi@gmail.com
اینستاگرام:
journalfarsi

واتساپ: ۰۰۴۴۷۷۸۸۹۸۸۶۴۳

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *