مندرج در ژورنال شماره ۶۵۰ (لینک به فایل پی دی اف نشریه ژورنال برای پیاده کردن روی تلفن همراه)
اداره اطلاعرسانی فرماندهی انتظامی استان البرز از کشتهشدن دو نفر در پی تیراندازی توسط یک سرباز وظیفه یگان امداد ساوجبلاغ خبر داد و اعلام کرد که دلیل این اقدام “نامعلوم” است.
در یکی دو سال اخیر نهادها و سازمانهای دولتی و یا حقوق بشری گزارشات متعددی از “عصیان” و یا خودکشی سربازان خبر دادهاند؛ ولی در اغلب موارد چندوچون و دلایل این خودکشی و یا عصیانها هرگز در مرکز توجه رسانهها قرار نگرفته است.
موضوع و معضل خودکشی در ایران در چند سال اخیر گسترش و رشد وسیعی در میان اقشار مختلف بخصوص جوانان داشته است که جا دارد به شکل مجزا به آن پرداخته شود. اما در مورد عصیان و خودکشی در بین سربازان و یا نیروهای نظامی فاکتورهای ویژهتری عمل میکنند که برای شناسایی این دلایل به ساختار نیروهای نظامی در ایران و در غالب کشورهای جهان باید نگاه پایهایتر داشت.
مسائلی چون فقر، بیکاری، اعتیاد، بالارفتن هزینههای زندگی، نبود و یا نداشتن امید به آینده بهتر از دلایل اساسی خودکشی محسوب میشود. اما فاکتورهایی مانند دوری از خانواده، سن حساس و پایین سربازان، احساس خود ناکارآمدی و یا چیزی که در بیان روزمره از آن بهعنوان حس “بیعرضگی” یاد میشود، “فرهنگ پادگانی” و تحقیر و خردکردن تمامی انسانیت سرباز و غالببودن فرهنگ اطاعت بیچونوچرا از عوامل ویژه خودکشی در مراکز نظامی است.
فرهنگ سربازخانهای آینه تمامقد نگرش طبقه حاکمه و حکومت به شهروندان یک کشور است. فرهنگ سربازخانهای یعنی سرکوب و منکوب کردن هر آنچه که با اراده آزاد انسانی تداعی میشود. یعنی بارآوردن شهروندی فرمانبردار، ترسیده و منزوی و چنان بیگانه شده با طبیعت انسانی خود که هیچچیزی جز دستورات مقام ارشد در او ایجاد انگیزه نمیکند.
تا زمانی که سازمانی به نام ارتش حرفهای و یا خدمت نظام اجباری وجود دارد این پدیده و اثرات مخرب آن بر جسم و روان جوانان ما بر جا خواهد ماند. جایگزینی ارتش و نهادهای سرکوبگر با سازمانهای داوطلبانه نظامی و میلیسیای مردمی یک خواست انسانی و مترقی است که باید به آن دستیافت. حق عدم اطاعت از دستورات مقام ارشد باید بهعنوان حق اساسی نیروهای نظامی پذیرفته شود.
سردبیر این شماره: سیاوش آذری
سایت ژورنال را به دوستان و آشنایان خود معرفی کنید. در انتشار یادداشتهای ژورنال بکوشید journalfarsi.com