ویژه به هلاکت رسیدن رئیسی جلاد

مندرج در ژورنال شماره ۷۳۵ (لینک به فایل پی دی اف نشریه ژورنال برای پیاده کردن روی تلفن همراه)

هیچ زمان چون امروز

کیوان جاوید

هیچ زمان چون امروز به یاد همه جان‌باختگان که به دست جلادان جمهوری اسلامی به قتل رسیده‌اند نبوده‌ام.

هیچ زمان چون امروز چهره خانواده‌های جان‌باختگان یک جا در خاطرم نقش نبسته است.

مادرانی که در داغ به‌قتل‌رسیدن دلبندشان عزادار همیشگی شده‌اند.

پدران، خواهران و برادرانی که داغ ازدست‌دادن بهترین‌های زندگی‌شان را برای همیشه با خود دارند.

اعدام‌شدگان سالهای ۶۰، مادران خاوران، خانواده به خون نشسته ندا آقا سلطان – دی‌ماه ۹۶ – آبان ۹۸ و بالاخره هیچ زمان، هیچ زمان چون امروز به یاد جان‌باختگان انقلاب زن زندگی آزادی نبوده‌ام.

مرگ رئیسی جلاد تنها یک‌لحظه کوچک از شادی عمومی مردمی است که به دست این حکومت فقط عذاب کشیده‌اند و کشته و زندانی داده‌اند.

شادی بزرگ، بزرگ‌ترین جشن تاریخ مردم ایران با سرنگونی جمهوری اسلامی در راه است. ما مردم این تاریخ زیبای زندگی را با مبارزه‌مان برای سرنگونی می‌سازیم.

تاریخی که به مرگ و نیستی و تباهی نه می‌گوید و بر اولین صفحه تاریخ خود بعد از سرنگونی جانیان اسلامی به خط زیبا و درشت می‌نویسد: زنده‌باد زندگی.

 

از هیئت مرگ به ورطه مرگ

سینا پدرام

خبر سقوط هلیکوپتر  ابراهیم رییسى موجى از کامنتهاى مختلف در مدیاى اجتماعى را دامن زد.

در عین حال در شهرهاى مختلف مردم به اشکال گوناگون  به شادى پرداختند.

رژیم اسلامى چنان نفرتى را در میان شهروندان به وجود آورده است که مرگ هریک از سران آن، شادى و شعف مردم را به همراه دارد.

از سوى دیگر ترس رژیم از خیزش هاى آتى به اندازه اى بالاست که هر خبر و واقعه اى برایش هزینه ساز میشود و به یک امر امنیتى تبدیل میشود.

شوخى تر از همه، اظهارات خامنه اى در ساعات اولیه خبر سانحه هلیکوپتر رییسى بود. خامنه اى گفت “ملت نگران نباشد، اختلالى در کار مملکت به وجود نمى آید.” هیچ جمله اى نمیتوانست بى خاصیتى رییسى براى بیت رهبرى را بهتر از این بیان کند.

“فرود سخت” اسم بى مسمایى براى سقوط هلیکوپتر رییسى است. اما سقوط سخت بى شک در انتظار رژیم اسلامى است.

از منظر مردم ایران، به سبک فیلمهاى وسترن ، رییسى فرد تبهکارى بود که در بالاى تصویرش نوشته شده است؛  “تحت تعقیب، زنده یا مرده.”

مرگ ساز و مرگ پرست به کام مرگ

 

از طرف سردبیران ژورنال

رئیسی، یکی از رؤسا و پیشتاز و سردمدار در همه جنایت‌های جمهوری اسلامی است.

رئیسی از بیست سالگی مسئولیت‌های کلیدی در دادستانی‌ها و دادگاه‌ها و هیئت مرگ حکومت اسلامی داشته است.

هر چند مرگ این جانی ضد انسان باعث خوشحالی مردم ایران و همه انسان‌دوستانی شد که نام و آوازه‌اش را شنیده بودند؛ اما این خوشحالیِ انتقام نیست. مرگِ  مرگ سازان و مرگ پرستان است که باعث خوشحالی مردمی می‌شود که عاشق زندگی‌اند اما این زندگی انسانی از آنها به‌زور گرفته شده است.

بی شک دیدن رئیسی‌های جلاد در دادگاه‌های مردمی و علنی شور و شعفی هزار برابر به ارمغان می‌آورد، تنها جای تأسف شاید اینجا باشد.

 

رئیسی جلاد مُرد!

کاظم نیکخواه

رئیسی را آخوند مرگ می‌نامند. او در حکومت چپاول و جنایت، کسب‌وکارش اعدام بود. شمار زندانیانی که با تصمیم مستقیم رئیسی اعدام شدند به هزاران نفر می‌رسد. او کار جلادی را به‌عنوان دادستان کرج شروع کرد. بعدتر هم تمام پست‌هایش مستقیماً به همین کسب‌وکار مرتبط بود: دادستان همدان، دادستان تهران، رئیس بازرسی کل کشور، معاون قوه قضائیه، دادستان کل کشور، دادستان دادگاه ویژه روحانیت، معاون قوه قضائیه، و رئیس قوه قضائیه. انگار بو می‌کشید کجا بهتر می‌تواند بکشد! تا همین روزهای اخیر هم ماشین اعدام در حکومتش فعال بود.

دو روز قبل از مرگش در یک روز ۱۰ نفر را اعدام کردند. بارزترین پرونده رئیسی عضویت در «کمیته مرگ سال ۶۷» بود که هزاران زندانی سیاسی را در عرض چند هفته به جوخه اعدام سپرد. حتی برخی روزنامه‌های جهان با تیتر جلاد از رئیسی اسم بردند.

شب گذشته با پخش خبر مرگ رئیسی در چندین شهر از جمله تهران و سقز جوانان دست به شادی و آتش‌بازی زدند. اما با مرگ او آرزوی محاکمه این قاتل و شکنجه‌گر حکومت در دادگاه‌های مردمی بر بادرفت. شادی واقعی مردم زمانی است که سرنگونی کل حکومت جلادان را شاهد باشیم. پرونده رئیسی هم آن روز روی میز خواهد آمد.

 

خامنه‌ای تنهاتر از تنها

سیاوش آذری

با مرگ رئیسی یکی از حلقه‌به‌گوش‌ترین یاران خامنه‌ای از بین رفت. رژیم اسلامی در ورطه اختلافات شدید اسیر شده است. برای بقا نه‌تنها مجبور است با تمام توان و بکارگیری همه امکانات عمر ننگینش را با قتل و جنایت از امروز به فردا برساند، همچنین مجبور است رقبای داخلی خود را از میدان خارج کند. قتل رفسنجانی یکی از بارزترین این جنگ بقا در داخل حکومت بود.

هر رئیس‌جمهوری که در این نظام پُر از کشمکش و همیشه در بحران روی کار آوردند با خامنه‌ای به‌طورجدی مشکل‌ساز شد. نمونه بارز آن احمدی‌نژاد که ظاهراً قرار بود چشم‌وچراغ خامنه‌ای باشد. نمونه بعدی حسن روحانی که در تمام عمر نگینش کلیدترین پست‌های سیاسی و امنیتی را در جمهوری اسلامی عهده‌دار بود و حالا آن‌چنان مثل کاغذتوالتِ مصرف شده دور انداخته شده است که دیگر جایی در حاکمیت اسلامی ندارد.

رئیسی این عنصر پاچه خار خامنه‌ای مُرد و با مرگش یک خلأ قدرت دیگر برای حکومت اسلامی بجا گذاشت. جای خالی این عنصر جنایتکار به‌راحتی برای جمهوری اسلامی پُر نمی‌شود.

 

این حکومتِ سراپا دروغ

“دو نفر از سرنشینان بالگرد در چند نوبت با ما ارتباط برقرار کردند.”

محسن منصوری معاون اجرایی “رئیس‌جمهور” گفت: “از زمان حادثه چندین بار با بالگرد ارتباط برقرار شده است از نقاط امیدوارکننده موضوع این بوده که هم با یکی از سرنشینان بالگرد و هم با عزیزان کادر پرواز ارتباط برقرار شده و این نشان می‌دهد که ما میزان سختی حادثه خیلی بالا نبوده دو تن از عزیزان داخل هلی‌کوپتر در چند نوبت با ما با عزیزان ما ارتباط برقرار کردند.”

***
عمر دروغ‌بافی‌های سران حکومت خیلی کوتاه است. این احمق‌ها حتی به این فکر نمی‌کنند چند ساعت بعد دروغشان رو می‌شود.

امیدواریم عمر سران حکومت هم هر چه کوتاه‌تر شود.

 

“خامنه ای ضحاک میکشیمت زیر خاک!”

پیام آذر

رئیسی این آیت‌الله قاتل، رئیس هیئت مرگ زندانیان سیاسی در سال ۶۷، کسی که بی‌رحمانه بسیاری از رفقای هم‌بندم را به دستور خمینی منفور به دار کشید و آنها را خاوران دسته‌جمعی زیر خاک کرد و سال‌های سال خانواده‌ای خاوران را در حسرت عزیزان خود گذاشت، در سقوط هلیکوپتر به هلاکت رسید.

رئیسی این به‌ظاهر چشم‌وچراغ خامنه‌ای و معروف به آیت‌الله اعدام در ادامه جنایاتش در دوران سه سال ریاستش به‌عنوان رئیس‌جمهور بیش از ۸۰۰ تن را اعدام کرد.

مرگ رئیسی در هر شرایطی چه عمدی یا برنامه ریزی شده یک مرگ شادی‌آفرین بود. او جان منفورش را باخت تا مردم ایران برای چند روزی هم شده خوشحالی را حس کنند و دل هزاران خانواده عزیز ازدست‌داده شاد شود.

من یکی از زندانیان سیاسی جان بدر برده دهه ۶۰ هرچند که دلم می‌خواست این آیت‌الله قتل و غارتگر را در دادگاه‌های علنی و جهانی ملاقات کنم، بااین‌حال از مرگش مثل عموم مردم ایران بسیار به وجد آمده‌ام و از صمیم قلب به‌تمامی ستمدیدگان و دادخواهان تبریک می‌گویم. باور دارم که از سقوط هلیکوپتر تا سقوط جمهوری اسلامی راه زیادی

نیست.

 

بازار طنز داغ است

از میان کامنت ها

در همین مدت کوتاه صدها پیام طنزآمیز دررابطه‌با سقوط هلیکوپتر رئیسی و همراهانش منتشر شده است.

از جمله: “پیام به خرس‌ها و گرگ‌ها: “چشم امید یک ملت به شماست!

“ برای اولین‌بار در تاریخ یک ملت در حال دعا که یک سانحۀ هوایی تلفات جانی داشته باشد!

در یک مصاحبه جدی در یک برنامه تلویزیونی مهمان برنامه با سقوط هلیکوپتر رئیسی ابراز نگرانی کرد که “امیدوارم برای جانوران جنگل خطری پیش نیامده باشد” و مجری نیز عکس العملی نشان نداد. این است واقعیت جامعه ای که خواهان سرنگونی جمهوری اسلامی است.

 

خامنه‌ای ۵ روز عزای حکومتی اعلام کرد

از طرف سردبیران ژورنال

رژیم از مرگ جلاد خودش عزا گرفته است. اما ما مردم در تقابل با جانیان اسلامی رقص و شادی سازمان می‌دهیم و آتش‌بازی عمومی بر پا می‌کنیم. مردم از مرگ جلاد حکومت اسلامی غرقِ در شادی و خوشی شده‌اند. این شادی را تکثیر می‌کنیم.

خامنه‌ای یکی از نوکرصفت‌ترین، فاسدترین و حلقه‌به‌گوش‌ترین مدافعان خود را ازدست‌داده است و مردم به همین دلیل از مرگ این آیت‌الله دزد و قاتل به شعف آمده‌اند.

باهدف مبارزه با جمهوری اسلامی و به‌منظور تضعیت هر چه بیشتر جمهوری اسلامی، مرگ رئیسی جلاد را به فرصتی دیگر برای به میدان آمدن و اعتراض‌کردن تبدیل کنیم.

ما نمی‌گذاریم جمهوری اسلامی فضایی حاکی از ترس و ارعاب به وجود بیاورد. ما مردم در برابر عزای حکومتی با همه توان و از هر فرصتی و در هر مکان و زمان، مرگ رئیسی و دیگر جانیان همراهش را به فرصتی برای انزجار از حکومت تبدیل می‌کنیم.

همه با هم متحد و همبسته به‌سوی سرنگونی جمهوری اسلامی به‌پیش می‌رویم.

 

سردبیر این شماره: کیوان جاوید

در انتشار یادداشت‌های ژورنال بکوشید

وبسایت ژورنال:
journalfarsi.com
ایمیل: journalfarsi@gmail.com
اینستاگرام:
journalfarsi

واتساپ: ۰۰۴۴۷۷۸۸۹۸۸۶۴۳

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *