مندرج در ژورنال شماره ۵۶۳ (لینک به فایل پی دی اف نشریه ژورنال برای پیاده کردن روی تلفن همراه)
بیشترین شمار محلههای حاشیهنشین، زاغهنشین و فرودست ــ در استان تهران قرار دارند. علی آقامحمدی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، آمار مربوط به محلههای کمبرخوردار را چنین اعلام کرد: استان تهران با ۲۶۰ محله بالاترین رتبه را در این لیست به خود اختصاص داده است بعد از آن استانهای خوزستان با ۱۰۷ محله، سیستان و بلوچستان با ۱۰۳ محله، اصفهان با ۸۵ محله، مازندران با ۴۵ محله و… قرار دارند.
کیوان جاوید: خبری که میبینید نشاندهنده شرایط یکبخشی قابلتوجه از زندگی مردمی است که در تهران و حومه و استانهای دیگر حاشیهنشین هستند. دیدن این فقر مطلق باعث شد چندین سؤال محوری را با کاظم نیکخواه، عضو رهبری حزب کمونیست کارگری در میان بگذاریم تا خیلی مختصر با برنامه و اهداف این حزب برای ساختن یکدنیای بهتر آشنا شویم.
کیوان جاوید: آمار درباره ابعاد این حاشیهنشینی چه میگوید؟
کاظم نیکخواه: باید بگویم مغز انسان از دیدن این آمار تیر میکشد! حاشیهنشینی یعنی محرومیت از مسکن، معاش، امنیت، بهداشت و درمان، و همه چیز در پایینترین حد قابلقبول برای بشر. خود این آمار جمهوری اسلامی که تازه تمام حقیقت را بیان نمیکند، بهاندازه کافی تکاندهنده است. میدانستیم و بارها گفته بودیم که سیستم حاکم یک سیستم سرمایهداری دزد سالار و فقیر سازی است. اما اعتراف خود حکومت به این ابعاد تکاندهنده از فقر که یکسوم مردم؛ یعنی حدود ۳۰ میلیون نفر زاغهنشین هستند، بیش از حد تکاندهنده است که بشود آن را هضم کرد. این آمار کیفرخواستی علیه حکومت و کل سیستم سرمایهداری دزد سالار حاکم در ایران است.
کیوان جاوید: آیا ایران به مناطق محروم و غیر محروم تقسیم شده است. یعنی مردم ساکن شهرها در رفاه و در مناطقی چون سیستان و بلوچستان در فقر و فلاکت زندگی میکنند؟
کاظم نیکخواه: به درجهای این تقسیمبندی ایجاد شده است. اما حقیقتی که همهجا قابلمشاهده است این است که اولاً فقط سیستان و بلوچستان و تهران دارای زاغهنشینی و محرومیت خردکننده نیستند. در همه استانها این حقیقت تلخ جلوی چشم ماست. طبعاً در برخی استانها به دلایل مختلفی مثل ترکیب پناهنده و غیر پناهنده، تمرکز مراکز کارگری، میزان مهاجرت روستائیان به شهر و غیره، شمار زاغهنشینانشان بیشتر است. ثانیاً باید توجه کرد که بقیه مردمی که جزو زاغهنشینان نیستند در
رفاه زندگی نمیکنند. بلکه اکثرا در بیغولههایی بنام مسکن زندگی میکنند و به درجه زیادی از امکانات اولیه برای زندگی یعنی معاش و درمان و رفاه و آسایش محروماند. زاغهنشینان بخشی از همینها بودهاند که بهتدریج از حاشیه فقر به بیرون پرتاب شدهاند و این روند راندهشدن از بیغوله نشینی به زاغهنشینی مدام جریان دارد.
کیوان جاوید: حزب کمونیست کارگری، که شما عضو رهبری آن هستید، مدام میگوید میشود و باید جامعه برابر و مرفه و آزاد باشد. اولاً معنی این “برابری و مرفه و آزاد” از دیدگاه شما یعنی چه؟
کاظم نیکخواه: ببینید خیلی ساده مسئله این است که مردم جمع شدهاند که زندگی کنند نه اینکه زجر بکشند. الان زندگی برای اکثر مردم؛ یعنی زجر و محرومیت و ناامنی. معنای آن چه ما میگوییم خیلی خلاصه یعنی اینکه انسانها مثل انسان زندگی کنند. در رفاه، در آسایش، در امنیت، و اینکه بدون ترس از زندان و اعدام و دستگیری بتوانند حرفشان را بزنند، هر عقیدهای میخواهند داشته باشند و هر سازمانی میخواهند درست کنند و به هرکس انتقاد دارند با صدای بلند بدون ترس بگویند، و طبعاً دولت در لباس پوشیدن و مناسبات شخصیشان دخالت نکند و از امکانات فرهنگی و تکنولوژیک بشری بهراحتی استفاده کنند. این به طور خلاصه معنای آن چیزی است که ما آن را جامعه انسانی مینامیم و مفصلاً در مورد آن بحث کردهایم. فکر میکنم این آرزوی ساده و بدیهی همه مردم از زن و مرد و کودک و بازنشسته در همه دنیاست. کمونیسم راه علمی و عملی ای برای تحقق این آرزوی ساده بشری را نشان داده و برای آن سازماندهی و مبارزه میکند.
کیوان جاوید: آیا فقط کمونیستها یا به قول شما کمونیسم کارگری میتواند تضمینکننده چنین جامعهای باشد که همه برابر و خوشبخت و آزاد باشند؟
کاظم نیکخواه: متأسفانه بله. ایکاش این طور نبود. البته کمونیستها به همراه خود مردم. بهجز کمونیستها همه جریانات سیاسی موجود دنیا چه مذهبی چه سکولار چه اسلامی و چه غیرمذهبی، به نحوی مدافع سیستم سرمایهداری یعنی سیستم موجود هستند که اساسش روی استثمار و دزدی و بهرهکشی از کارگران و تحمیل فقر به مردم است و این سیستم است که نهایتاً همهجا اکثر انسانها را به زاغهنشینی و بیغولهها میراند. نمیشود از یک سیستم غیرعادلانه و استثمارگرانه دفاع کرد و مدعی عدالت اجتماعی بود. همین حد از رفاه و تأمیناتی هم که در بعضی از جوامع غربی وجود دارد حاصل مبارزه تحت رهبری چپها و کمونیستهاست. نه محصول کار آنهایی که با تبختر خود را “واقعبین” و ما را خیالپرداز معرفی میکنند.
کیوان جاوید: چه اقداماتی صورت میدهید که مختص حزب شما است و از دیگران بر نمیآید؟
کاظم نیکخواه: ما هدفمان این است که یک کار بدیهی و ساده و درعینحال بسیار سخت را به کمک کارگران و همه مردم انجام دهیم و آن اینکه پاسخ به نیازهای انسانها را به محور جامعه بیاوریم. الان سوداندوزی محور جامعه است و انسان اسیر این سیستم سوداندوزی است. ما میخواهیم جامعهای را که از اساس برای زندگی درست شده به زندگی برگردانیم. میخواهیم کاری کنیم که درمان و مسکن و معاش و رفاه همگانی تأمین شود و اختیار جامعه به دست خود مردم از جمله همانهایی باشد که این امکانات را تولید و تأمین میکنند. یعنی کارگران و مردم زحمتکش. نه در دست یک اقلیت سرمایهدار و سرکوبگر که فقط با مفتخوری زندگی میکند. تصورش را بکنید که تمام منابعی که کارگران تولید میکنند و صرف دستگاه مذهب و زندان و بوروکراسی و سرکوب و پلیس و جاسوسان و مزدوران میشود، بعلاوه همه آنها که در خدمت ریختوپاش مفتخوران میلیاردر قرار دارد در خدمت مردم قرار بگیرد. فوراً میشود درمان و آموزش و ترانسپورت را رایگان کرد. مسکن در اختیار همه قرار داد و هزار کار دیگر کرد. امکانات بینهایت است و مردمی که از ستمگری و تبعیض آزاد شدهاند آن را گسترش بیشتری خواهند داد.
سردبیر این شماره: سیاوش آذری
*سایت ژورنال را به دوستان و آشنایان خود معرفی کنید. در انتشار یادداشتهای ژورنال بکوشید journalfarsi.com