مندرج در ژورنال شماره ۶۸۰ (لینک به فایل پی دی اف نشریه ژورنال برای پیاده کردن روی تلفن همراه)
نوروز بزرگترین و شادیبخشترین جشن مردم در ایران است. مهم نیست چند ساله باشی، کودک یا پیر، نوجوان یا جوان، زن یا مرد، در انتهای سال همانطور که طبیعت با نزدیکتر شدن به فصل بهار گرمتر میشود، دلها نیز گرمتر و شادتر میشوند. نوروز جشن نو شدن، جشن طراوت و زندگی است. با فرارسیدن بهار یکبار دیگر با گذشته وداع میکنیم و به آینده مینگریم. تلاش توأمان طبیعت و انسان برای بهتر و تازهتر شدن از ویژگیهای سال نو است.
در برابر این طبیعیترین، ساده و انسانیترین ایامی که قرار است همه شاد و سرزنده و خوشحال باشند، دو اژدهای هفتسر با نعرههای آتشین و ویرانگر زندگی را هراسناک و به کام ما تلخ میکنند. فقر در مرکز این هراس ایستاده است. در آستانه سال نو فقر بیش از همیشه در حال شکستن کمر مردم است. گرانی بیداد میکند و تهیه وسایل هفتسین و مواد خوراکی و آجیل و لباس نو، ایام سال نو را به یک کابوس پایانناپذیر تبدیل کرده است. آخر چگونه ممکن است بااینهمه فقر به استقبال شادترین فصل سال رفت و با جشن و شادی بدرقهاش کرد؟ فقر آن اژدهای دهنباز کردهای است که شادی را میبلعد و خوشبختی و تیرگی را حاکم میکند. خورشید زندگی در اسارت فقر، درخشندگی ندارد.
اژدهای خوفناک دیگری که باعث وحشت همه میشود و زندگی را با چهره مخوف خود به کابوسی بیپایان تبدیل میکند، حاکمیت مذهب و دین اسلام در ایران است. مشتی از گور برخاسته متعفن با توسل به احمقانهترین و مخربترین باورها، زندگی را به آتش میکشند و شادی را بهپای هیولای دین قربانی میکنند. بهراستی ترسناک است دیدن اینهمه تباهی و مشاهده پیامآوران مرگ و نیستی و بدبختی. بهراستی نوروز شادیبخش چگونه توانسته در برابر عفریت فقر و مذهب دوام بیاورد. راز این تداوم را کجا باید جستجو کرد؟
رازی نیست. انسان بی مبارزه و بی تلاش تسلیم نمیشود. نسل بشر در برابر همه ناملایمات طبیعی و اجتماعی ایستاده و دست در دست هم خرابیها را کنار زده و دشمنان را از سر راه برداشته است. انسانِ متحد و متشکل که نمیخواهد تسلیم شود آن راز سادهای است که توانسته است در برابر مرگ، مبشر زندگی باشد. جوانه زندگی از دل مرداب نیز سر بر میآورد.
سردبیر این شماره: سیاوش آذری
سایت ژورنال را به دوستان و آشنایان خود معرفی کنید. در انتشار یادداشتهای ژورنال بکوشید journalfarsi.com