مندرج در ژورنال شماره ۴۴۳ (لینک به فایل پی دی اف نشریه ژورنال برای پیاده کردن روی تلفن همراه)
”
عمامه و دانشگاه بی حجاب
* شوراهای صنفی دانشجویان: از دانشجویان دختر بی حجاب در دانشگاه تهران به دلیل سر باز زدن از “حجاب اجباری”، از سوی مجتمع خوابگاهی این دانشگاه لغو اسکان شده است.
– قلب انقلاب زنانه در همه جای ایران به خوبی و در سلامت کامل می تپد و خون حیات بخش به سرتاسر زندگی می رساند. دانشگاه ها نیز در امتداد تعرض به حاکمان بی ریشه و فاسد اسلامی بر طبل پُر طنین زندگی می کوبند و از ارتعاش این آوای پُر صلابت زندگی است که دشمنان به غارهای بی کسی خود پناه می برند و از دل تاریکی بی هدف به هر سو شلیک می کنند. لغو اسکان دانشجویان بی حجاب یکی از آن مضحک ترین و بی تاثیر ترین اقدامات حکومت برای به زانو در آوردن زنانی است که تنها به آزادی و هویت انسانی می اندیشند و میدانند تا این حکومت نفس می کشد، زندگی به کام انسان نخواهد بود.
تعرض به دانشجویان زن البته بی جواب نمی ماند. کل دانشجویان و مردم ایران در کنار این زنان قهرمان ایستاده اند و با بانگ بلند اعلام می کنند زندگی و زیبایی و انسانیت با ما است. ارتجاع اسلامی و حکومت اوباش اسلامی باید سرنگون شود.
توماج طنین صدای انقلاب
* یکی از بستگان نزدیک توماج صالحی می گوید: توماج که در طول بازجویی ها از ناحیه پای راست و چشم راست آسیب جدی دیده است، بعد از گذشت ۷ ماه اسارت در سلول انفرادی همچنان از وضعیت بهداشتی مناسبی برخوردار نیست و از رسیدگی پزشکی مناسب محروم مانده است. توماج در یکی از سلولهای امنیتی زندان دستگرد اصفهان در اسارت است.
– توماج، این جوان، این صدای قدرتمند انقلاب نوین ایران که در پیشاپیش صف های اعتراضات خیابانی علیه جمهوری اسلامی با سینه سپر کرده سرود انقلاب را در ایران طنین انداز می کرد و در میانه میدان نبرد توسط گورکنان زندگی دستگیر و شدیدا شکنجه شد تا وادار شود علیه مردم خود، علیه انقلاب خود و در برابر همه زنان و مردان که “رپ” انقلاب زن زندگی آزادی را سرودی دیگر کرده بودند، شکست را بپذیرد و تسلیم شود.
توماج هفت ماه آزگار در یکی از سلولهای امنیتی زندان دستگرد اصفهان در اسارت است. در این هفت ما بر این جوان پُر شور انقلابی چه گذشته است، چگونه آن شرایط سخت و نفس گیر سلول انفرادی را تاب آورده و کدام رازی است که امید جنگیدن و تسلیم نشدن را در او زنده نگه میدارد؟
این راز عجیبی نیست. این امید واهی و مذهبی و گول زننده نیست. این مقاومت و مبارزه و این روح بلند سرکش از درون جامعه می جوشد و از پشت دیوارهای سخت و میله های فولادین همچون اکسیژنی که دیده نمی شود به درون سلولی می رود که توماج قهرمان را در خود به بند کشیده است. در اینجا توماج با هر نفس میلیونها مردمی را می بیند که در میدان نبرد برای زندگی در کنار او ایستاده اند. توماج در فکر بلند خود کودکان کار را می بیند، پایمال شدن هویت انسانی زنان را می بیند، فقر و فلاکت همه مزدبگیران جامعه را می بیند، حکومت مذهبی و مافیای خونخوار اسلامی را می بیند و میداند که جنگی بس عظیم و تاریخ ساز برای پایان دادن به این همه سیاهی در جریان است. توماج از پشت آن دیوارهای سخت زندان به ما می گوید که هنوز کارهای بسیاری برای پیروزی در پیش داریم و ما به توماج عزیزمان می گوییم “طاقت بیار رفیق”. ما با هم آزادی و رهایی را جشن می گیریم و پاس میداریم. دیوارها فرو می ریزند و آزادی آبشاری می شود که به دریا میرسد.
شما زندگان بی همتای این جهانید
* تصویری گروهی از دختران در کافهای در مشهد بدون حجاب اجباری منتشر شده است که بر پیراهن یکی از آنها نوشته شده: “ما را از مرگ میترسانند، انگار که زندهایم”.
– ای ویروس های ضد زندگی، ای جماعت بلاهت و کوردلی! این گلادیاتورهای میدان جنگ سرنوشت ساز را می بینید که چگونه از موهای خود طنابی ساخته اند تا از درون چاه تباهی حکومت شما به سوی نور و زیبای و زندگی صعود کنند؟ با این ضرب آهنگ زندگی چه خواهید کرد؟ چگونه ممکن است این زنان که هراس نمی شناسند و در چشم مرگ خیره می شوند و آشوب در دل عفریت مرگ می اندازند را شکست دهید؟ بر پیراهن این زن، این ابر قهرمان زندگی خطاب به حاکمان خون آشام حکومت اسلامی نوشته شده است: “ما را از مرگ میترسانند، انگار که زندهایم”. باید گفت در میانه نبرد، این پیامی از سر شجاعت است اما جهان میداند که سازندگان زندگی شما هستید. این زندگی است که دارد کاخ جنایت و خیمه اسلام را به آتش میکشد. زنده باد زندگی که همبسته با زن و آزادی یکی از شعارهای بی همتای انقلاب نوین ایران است.
سردبیر این شماره نشریه ژورنال: کیوان جاوید
*سایت ژورنال را به دوستان و آشنایان خود معرفی کنید. در انتشار یادداشتهای ژورنال بکوشید journalfarsi.com