مندرج در ژورنال شماره ۵۸۷ (لینک به فایل پی دی اف نشریه ژورنال برای پیاده کردن روی تلفن همراه)
کیوان جاوید: آزادی بیقید و شرط چه جایگاهی برای شما دارد؟
اصغر کریمی: اجازه بدهید ابتدا ببینیم آزادی بیقید و شرط یعنی چه. آزادی بیقید و شرط خیلی ساده یعنی هر کس هر انتقادی به حکومت و مقامات و احزاب حاکم و غیر حاکم، به مذهب و مقدسات مذهبی یا ملی و میهنی دارد آزاد باشد بگوید، بنویسد، آنها را دست بیندازد و نگران عواقب آن نباشد. آزادی را دیکتاتورترین سرکوبگران هم ظاهرا به رسمیت شناختهاند. اما “به شرطی که!” در چهارچوب تنگ قانونی باشد که اساسش بر تبعیض و بیحقوقی مردم و به کمک ارگانهای سرکوب بنا شده است. در ایران علاوه بر جمهوری اسلامی که در آن هیچ نوع آزادی، حتی باقید و شرط، معنی ندارد، تقریبا کلیه جریانات اپوزیسیون راست، از سلطنتطلب تا جمهوریخواهان رنگارنگ و ناسیونالیسم کرد و سایر تشکلها و فعالین این جنبش، نیز در برنامه خود، که عمدتا ندارند و در بیانیهها و سخنرانیهای خود بجز مشتی الفاظ کلی، هیچ صحبتی از آزادی بیقید و شرط نمیکنند.
آزادی عین تنفس برای انسان حیاتی است. شما یکبار بدنیا میایید و باید حق داشته باشید هر عقیدهای دارید به راحتی بیان کنید. بتوانید عضو هر حزبی که دوست دارید بشوید یا خودتان حزب درست کنید، برایش تبلیغ کنید، روزنامه منتشر کنید و تجمع سازمان بدهید. آزادی بیقید و شرط لازم است تا دست و پای حکومت برای سرکوب و توطئه علیه مردم بسته شود. مردم بتوانند متشکل شوند و اگر حکومتی را نخواستند پایین بکشند. گذاشتن هر نوع قید و شرطی روی آزادی یعنی همین جمهوری اسلامی یا خفقان شاهنشاهی. یعنی بازگذاشتن دست قانون و کارفرما و رئیس دانشگاه و نیروی سرکوب علیه شما.
کیوان جاوید: چرا در تاریخ صد ساله ایران چنین آزادیای برقرار نشده است؟
اصغر کریمی: به این دلیل که حکومتهای مستبدی از نوع سلطنتی یا اسلامی سر کار بودهاند که نماینده اقلیت استثمارگر بودهاند و طبیعی است که برای حفظ حکومت اقلیت باید اکثریت ناراضی را سرکوب و از داشتن آزادی محروم کرد تا از هر حق دیگری هم محروم شود. اگر آزادی وجود داشت مردم اجتماعات سازمان میدادند، اعلامیه و روزنامه منتشر میکردند، سازمانهای تودهای و احزاب سیاسی درست میکردند و آنها را در همان سال اول به قدرت رسیدنشان مهار یا سرنگون میکردند. در کشورهای غربی و برخی کشورهای دیگر آزادیهای سیاسی کم و بیش وجود دارد اما بشرطی که تبدیل به یک خطر برای حکومت و اقلیت حاکم نشود. تبدیل به یک جنبش اعتراضی قدرتمند نشود. در اینصورت تحت عناوین مختلف شما را سرکوب میکنند تا منافع اقلیت حاکم و حکومت این اقلیت حفظ شود. همین درجه آزادی نیز به یمن مبارزات طولانی مدت جنبشهای سوسیالیستی و کارگری و حقطلبانه بدست آمده است و اقلیت حاکم هر جا توانسته آزادیها را محدود کرده است.
کیوان جاوید: برای اینکه همه آزادیهای سیاسی و مدنی برقرار شود چه تحولی باید در ایران صورت گرفته باشد؟
اصغر کریمی: در قدم اول باید جمهوری اسلامی به زیر کشیده شود. دوم اینکه در قانون اساسی بدون حاشیهپردازی صریحا “آزادی بیقید و شرط بیان، عقیده، انتقاد، اعتصاب، اعتراض، تشکل و تحزب و مطبوعات” اعلام شود.
اما این جنبه حقوقی مساله است. مساله مهم این است که حکومتی سر کار بیاید که ضامن این آزادی باشد تا به بهانه جنگ و قحطی و دشمن خارجی یا به بهانه اینکه به مقدسات عدهای برخورده، آزادیها را از مردم سلب نکنند، کودتا نکنند و حکومت نظامی برقرار نکنند. آزادی با نظام سود و سرمایه و حاکمیت اقلیت سرمایهدار و بردگی مزدی اکثریت جامعه همخوانی ندارد. چون همینکه منافعش با اعتصاب کارگر یا اعتراض جامعه علیه فقر و تبعیض و نابرابری به خطر بیفتد دست به سرکوب میزند. آزادی به معنای واقعی کلمه با برقراری سوسیالیسم و رفاه و عدالت برای همه مردم ممکن است. تنها چنین نظامی ترسی از آزادی مردم ندارد. تنها چنین نظامی به بیشترین آزادی و دخالت آحاد جامعه نیاز دارد تا شکوفا شود.
حزب کمونیست کارگری همچنان که در برنامهاش اعلام کرده آزادىهای بیقید و شرط را به رسمیت میشناسد و به مخالف خودش فرصت میدهد که حرف بزند و امکان میدهد که طرفدار سلطنت یا اسلام فاشیست هم برود حزبش را درست کند. طرفدار حاکمیت شورایی، پایان دادن به حکومت مافوق مردم، دخالت همه شهروندان در سرنوشت جامعه است. حزب کمونیست کارگری همچنین خواهان برچیده شدن کلیه نیروهای نظامی حرفهای است که در تمام طول تاریخ و در همه جوامع در خدمت حفظ طبقه حاکم و به بند کشیدن اکثریت مردم بودهاند. بنابراین از هر کس که نه تنها رفاه و برابری و خوشبختی برای کلیه آحاد جامعه، بلکه خواهان آزادی به معنی واقعی کلمه است، دعوت میکنم به این حزب بپیوندد.
سردبیر این شماره: کیوان جاوید
*سایت ژورنال را به دوستان و آشنایان خود معرفی کنید. در انتشار یادداشتهای ژورنال بکوشید journalfarsi.com