مندرج در ژورنال شماره ۳۲۵ (لینک به فایل پی دی اف نشریه ژورنال برای پیاده کردن روی تلفن همراه)
یک وجه بارز و برجسته انقلاب جاری در ایران روی میز گذاشتن اسلام و تسویه حساب کردن با آن است. نمونه بیان صریح زنده یاد محمد رضا رهنورد از دستگیر شدگان اعتراضات خیابانی اخیر پیش از اجرای اعدام بسیار گویا است. او گفت بر سر مزارم قرآن و روضه نخوانید و گریه نکنید. جشن بگیرید و شادی کنید. نمونه های تعرض به اسلام در ایران بسیار فراوان است.
اسلام بعنوان یک ایدئولوژی و جهانبینی در زمخت ترین شکل ممکن ضد ارزشهای زندگی انسانی و علیه خوشی و خوشبختی بشریت عمل می کند و عجین در واپسگرایی و عقب ماندگی سیاسی، فرهنگی است.
در طول تاریخ حیاتِ این مذهب هر کجا که تلاشی برای پیشرفت فکری، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی مشاهده شده است، اسلام با همه توان موجودش سد راه آن شده است. یک دلیل اصلی عقب ماندگی های متنوع فکری، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در جوامع اسلام زده سلطه این دین بر حیات این جوامع بوده است.
در صد سال پیش تجدد و اسلامیت تحت عنوان مشروطه و مشروعه در جدال با هم قرار گرفته که نهایتا با شکست مشروطیت و حاکمیت استبداد رضا خانی تجدد طلبی در هم شکسته شد و اسلام در کنار دیکتاتوری سلطنتی در خدمت طبقات حاکم قرار گرفت و تسمه از گرده مردم کشید. بعد از انقلاب ۵۷ این ارتجاع تاریک اندیش و ضد زن اسلامی بود که به قدرت سیاسی رسید و همه لجن اسلام را از ته تاریخ به سطح آورد و سم فلاکت و بدبختی و تیره روزی را به قدرت دولتی تبدیل کرد. طی ۴۴ سال گذشته به دلیل حاکمیت این طاعون سیاسی، زندگی همه زنان در ایران به جهنم واقعی تبدیل شد، کودکان از حق حیات انسانی محروم شدند و خوشی و لذت بردن مردم از زندگی گناه کبیره نام گرفت و یک جامعه بطور کامل مورد هجوم افسارگسیخته ضد زندگی حکومتی اسلامی قرار گرفت.
نبرد ارزشهای انسانی و جهانشمول انسانی در برابر اسلام به قدرت رسیده، اما بسیار عظیم تر، اجتماعی تر، عمیق تر و تاریخی تر و از همه دوران تاریخ معاصر در ایران به پیش رفت. از یک طرف یک حکومت قرار داشت که نه فقط مسلح به ایدئولوژی اسلامی بود، که همزمان با دست یافتن به عظیم ترین منابع مادی و اقتصادی و بهره جستن از یک ماشین سرکوب و آدمکشی فوق پیشرفته تلاش کرد هر ندای هر سطح از آزاد اندیشی را در گلو خفه کند و سزای دیگرگونه اندیشیدن و عمل کردن را با مرگ پاسخ داد. تاریخ ۴۴ ساله ایران مملو از جنایت علیه هر اندیشه و فکری بود که با دین اسلام در تضاد قرار داشت. در حکومت اسلامی بهائیان ذاله نام گرفتند و به بند کشیده و از حقوق شهروندی محروم شدند. حق حیات برابر و انسانی از اقلیت های دینی سلب شد و همجنگسراها به شدت مورد آزار قرار گرفته و هویت انسانی آنها انکار شد. در حکومت اسلامی بی خدایان تحت عنوان کافر اعدام شدند و آپارتاید جنسیتی زندگی زنان را به همان جهنمی تبدیل کرد که دین اسلام وعده آن را به خاطیان در آن دنیای خیالی داده بود.
انقلاب زن زندگی آزادی تا همینجا این توازن را بر هم زد و این زمین ماتم زده و نفرین شده ای که اسلامیست ها و حکومت اسلامی با خون مردم آن را بنا نهاده اند را به لرزه در آورد. انقلاب حاضر در ایران پایان دخالت اسلام در زندگی مردم خواهد بود. پیروزی این انقلاب یعنی پایان ارتجاع مذهبی در ایران و پیروزی علم و پیشرفت دانش در بالاترین سطح ممکن خواهد بود.
این انقلاب به تلاش نیروهای دست راستی بورژوایی که لام تا کام از آزادی بی قید وشرط بیان و آزادی بی مذهبی و آزادی نقد و طنز مذهب حرفی نمیزنند، و انواع نیروهای ملی اسلامی که در تلاش برای احیای نوعی دیگر از اسلام اند و با همه توان قصد آشتی دادن اسلام خوش خیم را با زندگی مردم دارند، پایان خواهد داد و مذهب را به یک امر شخصی تبدیل خواهد شد. با این انقلاب اسلام و مذهب به عنوان یک ویروس ضد زندگی مورد تهاجم انسانیت آگاه و مدرن قرار خواهد گرفت و با تقویت یک زندگی شاد و خوشبخت توام با رفاه و برابری از یادها خواهد رفت.
سردبیر این شماره نشریه ژورنال: کیوان جاوید
*سایت ژورنال را به دوستان و آشنایان خود معرفی کنید. در انتشار یادداشتهای ژورنال بکوشید journalfarsi.com