در باره وحدت برای سرنگونی -کیوان جاوید

مندرج در ژورنال شماره ۳۳۵ (لینک به فایل پی دی اف نشریه ژورنال برای پیاده کردن روی تلفن همراه)

پیام ونوس از ایران به کیوان جاوید

این پیام صوتی از طرف یک معلم بازنشسته مبارز برای من ارسال شده است. ونوس منظما از اولین روز انتشار نشریه ژونال آن را دریافت کرده و در ارتباط منظم با من قرار داشته است. در پاسخ به پیام ونوس من نیز پیامی برای ایشان ارسال کرده ام که مشاهده می کنید.

درود بر کیوان عزیزم.
به نظر من و به نظر کسانی که با آنها در ارتباط هستیم، اولین چیزی که باید اتفاق بیفتد، “وحدت و یکپارچگی همه گروهها است. تا این مسئله اتفاق نیفتد ما به نتیجه نخواهیم رسید و باری سنگین و سنگینتر بر دوش ملت نهاده خواهد شد و از این رهگذر هم چیزی نصیب ایران و ایرانی نخواهد شد. در تمام کشورها بعد از پیروزی یک رفراندم گذاشته می شود و همه گروهها اظهار نظر می کنند و آنجا مشخص می شود که مردم می خواهند چه رژیمی روی کار بیاید. ما خواهان یک رژیم دمکراتیک سکولار هستیم. دین از سیاست جدا و آزادی اندیشه ها و بیان هر ایرانی از هر دین و تباری به رسمیت شناخته شود. ما می خواهیم آزادی- آزادی- آزادی باشه و ملت ایران حقوق کامل خودش را بدست بیاورد. بنابراین ما اول باید وحدت و یکپارچگی خودمان را حفظ کنیم. چون در غیر این صورت به نفع دشمنان و کسانی خواهد شد که می خواهند این دیکتاتوری اسلامیِ ضد مردمی حفظ شود. اگر با این نظر و عقیده من مشکلی می بینید می توانید پیام بدهید تا ما هم از نظرات شما آگاه باشیم تا بتوانیم گامی در جهت پیشرفت ملت و ایران عزیز ما برداریم که ۴۴ سال تحت زجر و شکنجه ظلم و نابرابری و حقوق های از دست رفته قرار گرفتند و جانهای عزیزی که بدست مزدوران رژیم بخاک و خون کشیده شدند. ما چه جوانانی را از دست داده ایم. جوانانی با یک دنیا آرزو و آرمان، با یک دنیا زیبایی که خواستند ایران را بسازند. پس حرمت خون آنها را نگهدایم و وحدت و یکپارچگی را حفظ کنیم تا گذر از این رژیم فاسد. تا بعد از آن با یک رفراندم همه ملت ایران بتوانیم در رفاه، و ایرانی آزاد داشته باشیم. ایرانی با ترقی و تعالی.”

سلام ونوس عزیز
ممنون که همیشه مرا مورد لطف و محبت خود قرار میدهی. در رابطه با پیامی که ارسال کرده ای در چند نکته نظر خودم و موضع حزبم را اینجا بیان می کنم.

اولا ما دشمن صد در صدمان را جمهوری اسلامی میدانیم و هر کس و هر نیرویی که بخواهد جمهوری اسلامی را سرنگون بکند ما نه تنها مشکلی با آن نداریم که خوشحال هم می شویم. هر چه صف سرنگونی طلب ها بیشتر باشه، بهتر است. هر چقدر همه آدمها – راست، چپ – میانه – هر جوری که می اندیشند بگویند جمهوری اسلامی باید سرنگون بشود صف سرنگونی قوی تر میشود. بطور مثال چند سال پیش وقتی در دانشگاه جمعی علیه مسیح علینژاد شعار دادند، ما از این اقدام انتقاد کردیم و گفتم از این حرکت علیه اپوزیسیون، رژیم سود می برد. جهت ما این بود که در خیابان همه شمشیرها باید علیه جمهوری اسلامی باشد.

اما جایی که شروع می کنند تا در مقابل انقلاب تفرقه ایجاد کنند یا انقلاب را به انحراف بکشانند، این را باید جواب داد. یکی از این تفرقه ها،”من وکالت میدهم” است. در چند هفته گذشته تمام جبهه های مختلف بر اساس وکالت را قبول می کنم یا نمی کنم به دو بخش تقسیم شده است. زمان انقلاب ۵۷ را حتما بیاد می آوری که وقتی طرفداران خمینی می دیدند یک نفر حزب اللهی نیست و شعار و خط دیگری دارد می گفتند بگذارید شاه سرنگون بشود و بعدا اختلافاتمان را حل می کنیم. یعنی بقیه حرف نزنند تا ما کارمان را پیش ببریم. در واقع اگر امروز هم در مقابل جریانی که شروع کرده تفرقه ایجاد کند ایستادگی نکنیم، انقلابی که در پیش داریم – انقلاب زن زندگی آزادی- عقب رانده می شود. بطور مثال همسر رضا پهلوی چند هفته پیش یک شعاری را از سلطنت طلبها با این عنوان ری توئیت کرد: “مرگ بر سه مفسد ملا و چپی مجاهد”. این از خانه رضا پهلوی بیرون آمده. انتظار میرفت رضا پهلوی این شعار سرکوبگرانه را مورد انتقاد قرار میداد. در دل این مبارزه برای سرنگونی جمهوری اسلامی چه کسی شمشیرش را علیه دیگر جریانات سرنگونی طلب کشیده است و تفرقه ایجاد می کند؟

موضوع بعدی تفرقه در خارج کشور است. اکثریت عظیم ایرانیان در خارج کشور در صفی متحد خواهان سرنگونی جمهوری اسلامی هستند و با همین اتحاد و یکپارچگی می خواهند دولتهای جهان را وادار کنند جمهوری اسلامی را بایکوت کنند. اما در بسیاری از تظاهراتها گروهی اندک سعی می کنند، پرچمهای شیر خورشید نشان یا عکس رضا پهلوی را در صف اول تظاهرات ها و یا پشت سن ببرند و نظم و قواعدی که سازماندهندگان تظاهرات ها دارند بهم بزنند؟ بروند برای خودشان فراخوان تظاهرات بدهند و هر عکس و پرچمی خواستند هوا کنند اما اینها با عربده کشی و یک لمپنیسسم تمام عیار، واقعا عین حزب اللهی ها میخواهند با دیگران رفتار کنند و طبیعی است که مردم در مقابل آنها می ایستند و همه از آنها منزجر شده اند و بعضی جاها باعث شده تعداد کمتری به تظاهرات بروند.

در همین روزها سلطنت طلبها با مخالفین وکالت با رکیک ترین الفاظ برخورد میکنند، دیگران را خائن و اجنبی خطاب میکنند و رکیک ترین فحاشی های ضد زن و کثیف را بار دیگران میکنند. آتش شاکرمی خاله نیکا شاکرمی از جانباختگان انقلاب، در مخالفت با کمپین وکالت رضا پهلوی کامنتی نوشت. در مقابل صدها فحش ناموسی و ضد زن و عقب مانده از طرف سلطنت طلب ها در اینستاگرامش دریافت کرد، طوری که مجبور شد قسمت کامنت را مسدود کند. این فرهنگ غالب جماعت طرفدار رضا پهلوی است چه در تظاهرات ها چه در مدیای اجتماعی. خب سئوال این است که چه کسی تلاش می کند وحدت برای سرنگونی جمهوری اسلامی را از بین ببرد، ما و امثال آتش شاکرمی یا سلطنت طلب ها و امثال رضا پهلوی و طرفدارانش؟

در مورد پرچم هم یک نکته بگویم. حزب ما می گوید هر کس با هر پرچمی که دوست دارد حق دارد در تظاهراتها شرکت کند. در ضمن اعتقاد داریم بعد از سرنگونی جمهوری اسلامی همه مردم حق دارند در یک رفراندم آزاد پرچمی را برای کشور انتخاب کنند. پرچم اینجا ثانویه است مسئله این است انقلاب به اهداف انسانی خودش برسد و آنگاه پرچم آن انقلاب هم با توجه به اهداف آن توسط مردم انتخاب می شود.

با شما کاملا موافقم که نباید هیچ خدشه ای به وحدت مردم که زن زندگی آزادی شعار آنها است وارد بشود. بطور مثال مردم کردستان و آذربایجان و سیستان و بلوچستان همگام و همزمان وارد این انقلاب شدند و از همدیگر حمایت کردند. آذربایجانی ها به حمایت از کردها و کردها به حمایت از مردم سیستان و بلوچستان و زاهدان و زاهدانی ها و … به حمایت از کردها و آذربایجانی ها برخاستند و مردم سراسر کشور هم همبستگی شان را با آنها نشان دادند. در برابر این رضا پهلوی بر طبل تمامیت ارضی می کوبد و این را برجسته می کند. معلوم است که ما کمونیستها و همه مردم می خواهیم در یک کشور با حقوق برابر زندگی کنیم. اصلا ما که معروف به “جهان وطنیم” اما اگر بخشی از مردم در یک گوشه ایران نخواهند و نتوانند با دولت مرکزی کنار بیاند و بخواهند با یک رفراندوم آزاد جدا بشوند، جوابش مثل خمینی بمباران کردستان و به خاک و خون کشیدن مردم آن منطقه است؟ که آقای پهلوی می گوید تمامیت ارضی خط قرمز ما است؟ آیا نمی شود مثل دوران لنین که از فنلاند خواست یا با اتحاد جماهیر شوروی بماند یا اگر قبول ندارد جدا شود؟ شاید بدانی این اولین و تا حالا آخرین نمونه تاریخی است که یک دولت بدون کمترین اشکال تراشی یا بدون شلیک یک گلوله رای داد که می توانید با ما بمانید یا جدا بشوید. در کانادا چند بار در مورد استان کبک و ماندن یا نماندن در کانادا رفراندم شده و خون از دماغ کسی نیامده. اما سلطنت طلب ها از همین حالا چماقشان را نشان مردم میدهند تا مبادا مردم به فکر حق و حقوق خودشان باشند.

بنابر این ما صد در صد طرفدار وحدت بین بخش های مختلف مردم هستیم و فکر میکنیم با دست گذاشتن روی خواست های عمیق مردم از آزادیهای سیاسی تا خواست های رفاهی و عدالت طلبانه است که میتوان مردم را متحد نگهداشت نه با تمامیت ارضی.

با پوزش از اینکه جواب طولانی شد. با امید به پیروزی و دیدار در ایران

 

سردبیر این شماره نشریه ژورنال: کیوان جاوید

*سایت ژورنال را به دوستان و آشنایان خود معرفی کنید. در انتشار یادداشتهای ژورنال بکوشید journalfarsi.com

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *