بارها دیده‌ایم که رضا پهلوی چگونه از دین اسلام حمایت کرده است و حتی در هراس از گسترش دین ستیزی در میان مردم گفته است که اگر چنین شود ترجیح می‌دهد جمهوری اسلامی باقی بماند.

شاه و دین – حسن صالحی

مندرج در ژورنال شماره ۷۰۷ (لینک به فایل پی دی اف نشریه ژورنال برای پیاده کردن روی تلفن همراه)

بارها دیده‌ایم که رضا پهلوی چگونه از دین اسلام حمایت کرده است و حتی در هراس از گسترش دین ستیزی در میان مردم گفته است که اگر چنین شود ترجیح می‌دهد جمهوری اسلامی باقی بماند. حقیقت این است که از دیرباز سلطنت و دین با یکدیگر عجین بوده‌اند و نقش دین در این میان حقانیت بخشیدن به سلطنت بوده است. همانطور که از شاهنامه برمی‌آید اختیارات شاه محدود به ریاست کشور نبوده؛ بلکه ریاست دینی جامعه را نیز شامل می‌شده:

منم شاه با فره ایزدی

هم از شهریاری هم از موبدی

ایدئولوژی سلطنت اساساً با این خرافه مذهبی توأم بوده است که شاهان، همچون پیامبران و روحانیان، نمایندگان خدا بر روی زمین هستند. شعارهایی نظیر “شاه سایه خداست” یا “خدا، شاه، میهن” در حقیقت بیان همین وحدت است که تا زمان ما، بین سلطنت و دین حفظ شده است. بدین ترتیب منشأ قدرت شاه الهی است و همگان باید مطیع و فرمان‌بردار او باشند. هیچ‌کس حق مخالفت و مبارزه با او را ندارد. در طول تاریخ شاه و شیخ دست در دست هم داشته‌اند و برای بقای سلطه خود بر مردم به یکدیگر نان قرض داده‌اند. در اروپا خدمات متقابلی که سلطنت و کلیسا به یکدیگر کردند امری شناخته شده برای همگان است. تا آنجا که به تاریخ ایران مربوط است، سال‌ها پیش که صحبت بر سر الغای سلطنت دوهزارساله بود، مدرس، از آخوندهای متنفذ، اعلام کرد که “حمله به پادشاهی حمله به شریعت مقدس است” و هنگامی که رضاخان از طریق ساخت‌وپاخت با روحانیت به تاج‌وتخت رسید، اظهار داشت که یکی از آرزوهای بزرگش “اجرای شرع مقدس اسلام” است. رضاخان با حمایت نهاد مذهب و شیوخی چون سید ابوالحسن اصفهانی و آشیخ عبدالکریم حائری شاه شد و پسرش نیز همیشه حمایت آیت‌الله‌هایی نظیر فلسفی و بروجردی را داشت. بی‌جهت نیست که رضا پهلوی دوم در پیام‌های خود سعی در نجات وجهه “اسلام ناب محمدی” دارد و تأکید می‌کند که دفاع او از “سکولاریته” به معنای دفاع از بی مذهبی نیست.

پادشاهی یک مقام موروثی است. قرارگرفتن در رأس یک ساختار سیاسی قدرت (چه با اختیارات تشریفاتی باشد و چه واقعی) به ژن و پیوند خونی گره‌خورده است. چنین سیستمی هیچ نوع مشروعیتی ندارد و از همین روست که دست خود را در انبان ارتجاع مذهبی فرومی‌کند. عبور از جمهوری اسلامی باید عبور از هر گونه ارتجاع مذهبی و شاهی باشد!

 

سردبیر این شماره: سوسن صابری

سایت ژورنال را به دوستان و آشنایان خود معرفی کنید. در انتشار یادداشتهای ژورنال بکوشید journalfarsi.com

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *