گرداب انقلاب و ریسمان بریکس! – حمید تقوایی

مندرج در ژورنال شماره ۵۱۰ (لینک به فایل پی دی اف نشریه ژورنال برای پیاده کردن روی تلفن همراه)

هفته گذشته شاهد دو رویداد بین المللی در رابطه با جمهوری اسلامی بودیم. ١- انتشار گزارش عفو بین الملل در مورد تشدید آزار خانواده کشته‌شدگان در ایران و درخواست از کشورها برای بازداشت عاملان کشتار معترضین در ایران و ٢- پذیرفته شدن جمهوری اسلامی به پیمان بریکس. (گروه کشورهای برزیل، روسیه، هند، چین، و آفریقای جنوبی)

این دو اتفاق بطور نمادینی نشانه موقعیت جمهوری اسلامی در جامعه جهانی از دو جنبه  متضاد و در عین حال مرتبط و هم ریشه با یکدیگر است.

یک نهاد بین المللی معتبر از دولتها میخواهد مقامات جمهوری اسلامی را مورد پیگرد و بازداشت قرار بدهند و دولتهائی، تقریبا همزمان، تلاش میکنند جائی برای این حکومت در معاهدات بین المللی باز کنند. اما نه تنها گزارش عفو بین الملل بلکه حتی پذیرش حکومت رسوای جمهوری اسلامی به بریکس نیز نوعی عکس العمل نسبت به “انقلاب زنانه” ایست که یکسال است توجه دنیا را به خود جلب کرده است.

گزارش عفو بین الملل جنایات اخیر جمهوری اسلامی در رابطه با حمله به مزارها و خانواده های جانباحتگان را بطور مستندی افشا میکند. مقامات عفو بین الملل می گویند “قساوت جمهوری اسلامی حد و مرز ندارد” و از دولتهای جهان میخواهند  با اعمال اصل  “صلاحیت قضایی جهانی”  برای مقامات جمهوری اسلامی، از جمله افرادی که در زمان کشتار مردم مسئولیت فرماندهی داشتند و بر اساس قوانین بین‌المللی مظنون به مسئولیت کیفری در انجام این جنایات در آن زمان هستند، “حکم بازداشت صادر کنند.”

این گزارش و موضعگیری علیه جمهوری اسلامی یکی از ده ها مورد محکومیت جنایتکاران حاکم در ایران از سوی نهادها و چهره های بین المللی در یکسال اخیر است.  آنچه بالنده و رو به پیش است این روند است و آنچه محکوم به شکست است تلاشهائی است که از جانب دولتهائی نظیر اعضای بریکس برای مقبولیت بخشیدن به حکومتی که “قساوتش حد و مرز ندارد” انجام میشود. روسیه و چین، که وزنه اصلی بریکس را تشکیل میدهند، از مدتها قبل از آغاز انقلاب جاری حامی همه جانبه جمهوری اسلامی بوده اند و اهداف سیاسی اقتصادی متعددی را  از پذیرش آن به بریکس دنبال میکنند،  اما پذیرش جمهوری اسلامی به بریکس، در شرایطی که انقلاب زن زندگی آزادی تشت رسوائی حکومت را  از بامها انداخته است، بیش  از هر چیز تلاشی برای احیای وجهه جهانی از درست رفته تبهکاران  حاکم بر ایران است. آنچه در دنیا عادی و متعارف است مناسبات دولتها در این نوع پیمانها و معاهدات است و آنچه کاملا استثنائی و غیر متعارف است خواست نهاد معتبری نظیر عفو بین الملل از دولتهای جهان برای محکومیت و بازداشت سران یک حکومت است. این شرایط استثنائی زاده انقلاب زنانه ایران است.  انقلابی که خواه ناخواه به تصمیم “متعارف” بریکس نیز سایه  انداخته است.  پذیرفته شدن جمهوری اسلامی به بریکس قبل از انقلاب جاری یک پیشروی در صحنه بین المللی برای جمهوری اسلامی محسوب میشد – گرچه حتی آن زمان هم تاثیری بر حل بحرانهای عدیده و مزمن حکومت نداشت-  ولی امروز بیشتر تلاشی برای خنثی کردن محکومیتها  و موضعگیرهای جهانی علیه این حکومت نظیر گزارش اخیر عفو بین الملل است. امروز عضویت در بریکس، فراتر از یک شوی دیپلماتیک کوتاه مدت، ثمری برای جنایتکاران حاکم بر ایران ندارد.

عامل تعیین کننده حتی در نوع مناسبات دولتها با جمهوری اسلامی، انقلاب جاری است. انقلاب در برآمد اولیه خود بسیاری از احزاب و چهره های سیاسی و حتی احزاب حاکم را به موضعگیری علیه جمهوری اسلامی واداشت و بی شک با اوجگیری و پیشرویهای بیشتر انقلاب این روند تشدید خواهد شد.

انقلاب زن زندگی آزادی جمهوری اسلامی را در سراشیب سقوط قرار داده است. و این روند دولتهای  حامی و هم پیمان حکومت اسلامی مانند روسیه و چین را نیز در سطح جهان هر چه رسواتر و بی اعتبار تر خواهد ساخت.

 

سردبیر این شماره نشریه ژورنال: کیوان جاوید

*سایت ژورنال را به دوستان و آشنایان خود معرفی کنید. در انتشار یادداشتهای ژورنال بکوشید journalfarsi.com

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *